مقدمه
در دنیا چیزی حدود ۳۰۰ میلیون مورد شناخته شده افسردگی داریم که عدد خیلی خیلی بزرگی است . آمار افسردگی منجر به خودکشی ۸۰۰ هزار نفر در سال در دنیا است . اختلال افسردگی مهم ترین عامل ناتوانی نوع بشر است. عامل بیماری همراه با سایر بیماری ها می باشد به این معنی که خیلی از بیماری ها می توانند افسردگی را همراه با خودشون داشته باشند. افسردگی باعث افزایش تحمل و کاهش کارایی می شود یعنی اگر فرد می تواند یک سری از کارها را ادامه بدهد دال بر این نیست که فرد مشکل ندارد بلکه کارایی و اجرای اقدامات نشان می دهد که فرد دچار افسردگی هست یا نه . طیف های افسردگی خفیف متوسط و شدید می باشد .در ادامه سعی بر این داریم که افسردگی را از منظر علوم شناختی بنگریم و به نتیجه برخی از پژوهش هایی که برای درمان نوین این بیماری اشاره شده است ، اشاره کنیم.
شیوع افسردگی در جهان
اگر بخواهیم شیوع بیماری افسردگی را که در زنان ۱۰ تا ۲۵ % و مردان ۵ تا ۱۲ % را با یک بیماری جسمانی مقایسه کنیم می توانیم در بین بیماری ها به سرماخوردگی اشاره کنیم با این تفاوت که سرماخوردگی ممکن است علائم بسیار واضحی داشته باشد اما یک بیمار مبتلا به افسردگی شاید در برخی از موارد حتی متوجه بیماری خود نشود و یا اینکه در اثر آسیب های وارد شده این بیماری را انکار کند.سازمان جهانی این چشم انداز را ارائه کرده است که ممکن است تا سال ۲۰۲۰ اختلال افسردگی دومین بیماری شایع و بزرگ جهان خواهد شد .
افسردگی و نوسانات خلقی
در کشور های پیشرفته افرادی که وارد پروسه های درمانی می شوند، هنوز به ۵۰% نمی رسد و افراد به دنبال این هستند که مشکل خود را درمان کنند اما در اغلب کشورهای دنیا این عدد زیر ۱۰ % می باشد . حتما باید نکته ایی را دقت کنیم که افسردگی را باید از نوسانات خلقی جدا کرد. همه افراد ممکن است در طول روز تحت تاثیر عواملی که آنها را خوشحال و یا ناراحت می کند نوسان خلق داشته باشند ولی نمی توان اسم افسردگی روی آنها بگذاریم که در علم روانپزشکی معیارهای خاصی برای جدا سازی این موردها می باشد .
موانع درمان افسردگی
چرا تنها ۱۰ % از افراد مبتلا در ایران و کشورهای غیرپیشرفته به دنبال درمان می روند ؟ در پاسخ باید بگوییم :
- یکی از مهم ترین عوامل کمبود بودجه است. چون بیماری وسعت زیادی دارد و ممکن است در طیف های مختلف جامعه صورت بگیرد به خصوص در افرادی که افسردگی خیلی حاد ندارند و به نوع خفیف دچار هستند، نشانه ها را بی اهمیت می شمارند و تنها دلیل آنها را دیگر مشکلات زندگی می پندارند.
- دوم کمبود درمانگری که بتواند واقعا به بیمار کمک کند.برخی از افراد هنوز نسبت به متخصصان روانپزشک ، روانشناس ، درمانگران توانبخشی شناختی و مشاوران اعتماد ندارند . زیرا این گمان را می کنند که ما به پزشک مراجعه کردیم ولی هیچ تغییری در ما ایجاد نشده است.
- سوم وجود کم مرکزهای اجتماعی . متاسفانه در جامعه نگاه های درستی به بیماری های روانی وجود ندارد و به همین دلیل هنوز در ایران درمان های گروهی رفتاری-شناختی برای بیماران افسرده که یکی از موثرترین روش ها است به شکل گروهی انجام نمی گیرد.
دلایل ایجاد افسردگی
چند رویکرد برای این تقسیم بندی وجود دارد
- رویکرد اول :علل اجتماعی ، روانی و علل عصبی یا زیستی
- رویکرد دوم : این رویکرد نوین تر بوده که در واقع مجموعه ایی از این عوامل می دانند .تنظیم اشتباه خلق توسط مغز یعنی در یک قسمت مغز تعاملات به درستی انجام نمی گردد .برای مثال ارتباطات عصبی به درستی شکل نگیرند و یا اختلال در عملکرد مغز باشند ، آسیب پذیری های ژنتیکی باشد یا وقایع استرس زای زندگی مانند از دست دادن عزیز ، اعتیاد و یا بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی و عروقی و یک سری علل پنهان وجود دارند مانند سیگار . استفاده بیش از اندازه از شبکه های اجتماعی ، محل های زندگی بد و استرس زا از دیگر موارد هستند . به رژیم غذایی بد ، نشستن زیاد ، کمبود خواب همه و همه این عوامل می توانند از علل های افسردگی باشند همچنین در بعضی از مواردی که گفته شده است ضرب المثل مرغ و تخم مرغ صدق می کند مثلا افسردگی باعث شده است که فرد سیگاری شود و یا اینکه سیگار کشیدن باعث افسردگی فرد شده است یا شبکه های اجتماعی وی را مبتلا به یک فرد افسرده کرده است و یا افسردگی او را به استفاده زیاد از شبکه اجتماعی کشانده است که یک ارتباط دو سویه وجود دارد .
داروهای افسردگی
داروها با چه مکانیزم های به درمان افسردگی می پردازند ؟نگاه جدیدی که به افسردگی وجود دارد این است که تنها در این بیماران انتقال دهنده های عصبی دچار مشکل نیستند بلکه عوامل دیگری هم دخیل هستند در بسیاری از مورد های درمان افسردگی مشاهده شده است که بعد از تجویز دارو برای بیمار بهبودی در چند هفته اول دیده نمی شود که دقیقا نشان می دهد که اگر تنها مشکل انتقال دهنده عصبی بودند و باید تنطیم می شد فرد باید به دارو پاسخ می داد . اما بعد از چندین ماه ” تغییراتی که در رشد نورن ها و ارتباطات آنها رخ می دهد و منجر می شود فرد احساس بهبود کند.”
چند تحقیق مهم در زمینه افسردگی
تمامی پژوهش ها و تحقیقات در چندین سال گذشته نشان داده است که درمان افسردگی باید به درمان فردی گرایش پیدا کند واقعا باید به این مسئله اعتقاد پیدا کرد که هیچ فرد افسرده ایی به مانند دیگری نیست و هر کسی از جنس خود افسرده است.زیرا افراد افسرده به این دلیل دچار افسردگی می شوند که در فرآیندهای شناختی ، بیشتر ترجیح می دهند از بین محرک های محیطی به اتفاق های منفی توجه کنند و مشکلاتی در توجه خود دارند و این اتفاق بد ممکن است در فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
از دیگر یافته های این تحقیات می توان اشاره کرد که :
در گذشته در رابطه با هیپوکمپ (یکی از قسمت های مغز) می گفتند که: با توجه به استرس موجود در افراد افسرده تغییر در هیپوکمپ رخ می دهد و ۱۰ تا ۱۳% سایز آن کوچک می شود اما تحقیقات اخیر نشان داده است که ساختارهای دیگر مغز نیز تغییر می کنند برای مثال آمیگدال افزایش فعالیت پیدا می کند و اگر دارو بدهیم این فعالیت کمتر می شود
اختلالات در تالاموس( یکی از قسمت های مغز ) را اشاره کرده اند که می گویند نمی تواند فیلترینگ درستی از احساسات خوشایند و ناخوشایند را اجرا کند و فرد را به سمت افسردگی می کشاند.
ضخامت کورتکس افزایش پیدا می کند و بعد از درمان این ضخامت کمتر می شود. و تحقیقات سال های ۲۰۱۶ نشان داده که احتمالا آنتی اکسیدن ها بدن انها کمتر می شود .
( برای آشنایی بیشتر با قسمت های مغز مقاله ساختار مغز انسان را مطالعه کنید )
درمان های شناختی افسردگی
آیا تاکنون روش هایی همچون رفتاردرمانی شناختی برای درمان افسردگی به گوش شما آشنا است ؟ مراحل درمان شناختی-رفتاری چگونه است؟
با توجه به اینکه علل افسردگی را کدام یک از مکانیزم های شناختی بدانیم درمان های جدید و قوی تری وجود دارد که رویکردهای شناختی به درمان افسردگی دارند. یکی از انواع درمان های افسردگی درمان شناختی-رفتاری یا CBT است که بسیار گسترده استفاده می شود و با کار کردن روی مکانیزم های مغزی و طرز تفکر و تلقی ها که قضاوت ها و شناخت های آنها را نسبت به مسائل دنیا تغییر می دهند ، فرد بهبود پیدا می کند و گاهی اوقات در کنار دارو درمانی می تواند نتیجه بسیار خوبی را شتهد باشیم. روش های اتخاذ شده توسط درمانگران در کلینیک توانبخشی شناختی به شدت و عمق بیماری وعلت ابتلا بستگی دارد.
درمان شناختی رفتاری افسردگی
در این روش برای درمان افسردگی بین ۶ تا ۲۰ جلسه روان درمانی نیاز است تا بهبودی پدید یابد. درمان شناختی-رفتاری (CBT) نوعی روان درمانی است که با اصلاح احساسات، رفتارها و افکار ناکارآمد، مشکلات را حل می کند و شادی را افزایش می دهد. بر خلاف روانکاوی سنتی فرویدی، که کودکان را در معرض ابتلا به ریشه های درگیری قرار می دهد، CBT روی راه حل ها تمرکز می کند، تشویق بیماران به تشخیص تحریف ها و تغییر الگوهای رفتاری مخرب .
با توجه به شیوع بالای اختلال افسردگی روان درمانی فردی نمی تواند پاسخ گوی این مشکل باشد از این رو می توانیم از گروه درمانی به عنوان جایگزینی برای روان درمانی فردی استفاده کنیم که از جنبه های هزینه و زمان درمان با صرفه تر است. متخصصان معتقند که که گروه درمانی در بیشتر اختلالات روانی موثر است زیرا فرد در گروه نحوه برخورد خود را با دیگر افراد اجتماع می بیند و این امر باعث رشد بینش و آگاهی نسبت به خودش می شود. ضمن اینکه تجارب جدید برای نحوه ارتباط با دیگران را یاد می گیرد با افراد جدید آشنا شده و احساس قدرت می کند و اعتماد به نفس وی بالا می رود.